خرید کتاب قدرت عادت اثر چارلز داهیگ

چارلز داهیگ، یک روزنامه‌نگار، محقق، برنده جایزه پولیتزر و نویسنده کتاب “قدرت عادت” و “باهوش‌تر، سریع‌تر، بهتر” است. او که فارغ التحصیل دانشکده بازرگانی هاروارد و کالج ییل است، برنده جوایز آکادمی ملی علوم، روزنامه‌نگاری ملی و جایزه جورج پولک نیز بوده است. او برای The New Yorker، The New York Times Magazine و سایر نشریات می‌نویسد و مجری پادکست “چگونه با چارلز داهیگ” می‌باشد.

در کتاب قدرت عادت، چارلز داهیگ ما را به دنیای جذاب اکتشافات علمی می‌برد، توضیح می‌دهد چرا عادت‌ها وجود دارند و چگونه می‌توان آن‌ها را تغییر داد. داهیگ با گنجاندن حجم وسیعی از اطلاعات در روایت‌های جذاب، درک کاملاً جدیدی از طبیعت انسان و پتانسیل آن برای دگرگونی را آشکار می‌کند.

در زمان مطالعه این اثر یاد می‌گیریم که چرا برخی افراد و شرکت‌ها با وجود سال‌ها تلاش، در پی تغییر هستند. در حالی که به نظر می‌رسد برخی دیگر یک شبه متحول می‌شوند. ما علوم اعصاب را در پس چگونگی عملکرد عادات، بخش‌های مرتبط با عادات و محل دقیق آن‌ها در مغز، کشف می‌کنیم. ما می‌آموزیم که چگونه یک شرکت بزرگ توانست با تغییر تنها یک روال درون‌سازمانی، خود را تغییر دهد. ما کشف می‌کنیم که چطور عادات درست بر پیشرفت و موفقیت شرکت پپسودنت، تاثیر گذاشته‌اند. همچنین بخشی به تونی دانگی که با تغییر یک مرحله در حلقه عادت بازیکنانش، تیمش را به قهرمانی در سوپربول رساند، اختصاص داده شده است.

قدرت عادت | کتابی برای ایجاد تحول در ابعاد مختلف زندگی

کتاب قدرت عادت اثر چارلز دوهینگ یکی از پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز است. کتاب قدرت عادت حاوی یک استدلال هیجان‌انگیز است: کلید ورزش منظم، کاهش وزن، تربیت کودکان استثنایی، بهره‌وری بیشتر، ایجاد شرکت‌های انقلابی و جنبش‌های اجتماعی و دستیابی به موفقیت، درک نحوه عملکرد عادات است. با استفاده از این علم جدید، می‌توانیم کسب و کار، جوامع و زندگی خود را متحول کنیم.

این کتاب راجب برسی شکل گیری عادت ها، اثرگذاری و اثرپذیری افراد از عادت های صورت گرفته و کاربرد های آن ها میپردازد.

عنوان های مهم کتاب:

• عادت های افراد.
• عادت های اصلی.
• قدرت بحران.
• عصب شناسی آزادی اراده.
• و…

بخش هایی از متن کتاب:

• لازم نیست به رفتارهای جمعیت به عنوان یک عادت، توجه کنی. تنها روانشناسی تشکیل عادت را بدان.
• به گفته دانشمندان، از آن جا که مغز دائما در حال تلاش برای ثبت و حفظ فعالیت هاست، عادت ها را اینگونه به وجود می آورد. درواقع هرچه فعالیت ها به عادت تبدیل شود، از مشغله مغز کم می شود.
• زندگی هیچ وقت یکسان نمی ماند و احساس شما هم پایدار نخواهد بود.

معرفی کتاب قدرت عادت

کتاب قدرت عادت نوشته‌ی چارلز داهیگ به شما شیوه‌های خارق‌العاده و درخشانی درباره‌ی تشخیص عادت‌های خوب و بد ارائه می‌کند که با بهره‌گیری از آن‌ها بتوانید برای همیشه چگونگی شکل‌گیری و تغییر آن‌ها را یاد بگیرید. این اثر برای مدت طولانی به عنوان یکی از کتاب‌های پرفروش‌ نیویورک‌تایمز بوده است.

درباره‌ی کتاب قدرت عادت:

کتاب قدرت عادت (The Power Of Habit) دربردارنده‌ی چکیده‌‌ای از صدها پژوهش دانشگاهی، مصاحبه با بیش از 300 دانشمند، مدیر و تحقیقات انجام شده در چندین شرکت و سازمان مطرح و درخشان جهان است.

چارلز داهیگ (Charles Duhigg) در این کتاب به شما می‌گوید که افراد ضعیف قربانی عادت‌های خویش می‌شوند و به کوشش بیشتر جهت جایگزین کردن عادات خوب به عادات بد احتیاج دارند و این موضوع یکی از اسرار انسان‌های موفق به شمار می‌رود.

چارلز داهیگ در این کتاب عادت‌هایی را برای شما بازگو می‌کنند که به طور مشخص تعریف شده‌اند، انتخاب‌هایی که تمام انسان‌ها در برهه‌هایی از زندگی‌شان آگاهانه آن را گزیده‌اند و سپس بدون آنکه به آن‌ها بیندیشند، هر روز انجام‌شان داده‌اند. تمام افراد آگاهانه تصمیم می‌گیرند که چقدر غذا بخورند، چقدر بخوابند، وقتی از خواب بیدار می‌شوند ابتدا چه‌ کاری انجام دهند، چه وقت به پیاده‌روی بروند و غیره. آن‌ها برای هیچ یک از این کارها تصمیم نگرفته‌اند و آن رفتار به صورت خودکار به وجود آمده و این از دیدگاه عصب‌شناسی یک نتیجه کاملاً طبیعی است. افراد این الگوهای رفتاری را با درک اینکه چگونه این اتفاق رخ می‌دهد، می‌توانند تغییر دهند و آن‌ها را هرطور که می‌خواهند بازسازی کنند.

این اثر برای مدت طولانی به عنوان یکی از کتاب‌های پرفروش‌ نیویورک‌تایمز بوده است و از سوی دانشگاه هاروارد هم در لیست کتاب‌های تاثیرگذار برای مدیران قرار گرفته است.

بخش‌بندی کتاب قدرت عادت:

این اثر دربردارنده‌ی سه بخش است؛ بخش اول درباره‌ی چگونگی به وجود آمدن عادت‌هاست. این بخش عصب‌شناسی شکل‌گیری عادت، نحوه‌ی ایجاد عادت‌های نوین، تغییر عادت‌های کهنه و شیوه‌های گوناگون این فرآیند را بررسی می‌کند. به عنوان مثال، اینکه چطور مسواک زدن که کاری غیرعادی و عجیب است به یک دغدغه ملی تبدیل می‌شود.

بخش دوم به بررسی و تحلیل عادت‌های شرکت‌ها و سازمان‌های موفق می‌پردازد. این بخش جزئیات چگونگی عملکرد مدیر شرکت آلکوا، پاول اونیل را بیان می‌کند که چگونه پیش از آنکه وزیر دارایی شود توانست با تمرکز بر یک عادت خوب، این شرکتی که در حال نابود شدن بود را به صدر جدول شرکت‌های موفق برساند. هم‌چنین به شرح چندین مدیر موفق و برجسته می‌پردازد که با به کار بردن عادت‌های خوب و حذف عادت‌های بد به موفق‌های چشم‌گیری رسیده‌اند.

بخش سوم درباره‌ی عادت‌های جوامع است و به شما می‌گوید چگونه مارتین لوترکینگ و جنبش‌های حقوق مدنی تا حدی از مسیر تغییر عادت‌های اجتماعی در مونتگومری آلاباما به پیروزی رسیدند. در پایان هم به چندین سوال پیچیده‌ای که در ذهن‌تان شکل گرفته، پاسخ می‌دهد.

چارلز داهیگ را بیشتر بشناسیم:

چارلز داهیگ (Charles Duhigg)، نویسنده و خبرنگار نیویورک تایمز در سال 1974 چشم به جهان گشود. او به‌ خاطر آثار برجسته‌اش در زمینه‌های کسب‌و‌کار جایزه پولیتزر نیویورک تایمز را دریافت نموده است. کتاب حاضر نوشته‌ی او یکی از درخشان‌ترین و پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز است که به چندین زبان مختلف ترجمه شده است.

در بخشی از کتاب قدرت عادت می‌خوانیم:

شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه ترجیح ما برای چیزهایی که آشنا به نظر می‌رسند، محصول سیستم اعصاب ما است. دانشمندان، مغز مردم را وقتی به موسیقی گوش می‌کردند، مورد آزمایش قرار دادند و نواحی عصبی را که در درک محرک‌های شنیداری مشارکت دارند، ردیابی کردند. گوش کردن به موسیقی، بخش‌های متعددی از مغز را فعال می‌کند، از جمله قشر شنوایی، تالاموس و قشر جداری برتر.

این بخش‌ها همچنین در تشخیص الگوها شرکت دارند و به مغز کمک می‌کنند تصمیم بگیرد به کدام ورودی‌ها توجه کند و کدام را نادیده بگیرد. قسمت‌هایی که موسیقی را پردازش می‌کنند، برای جستجوی الگوها و گشتن به دنبال شباهت‌ها طراحی شده‌اند. منطقی به نظر می‌رسد. به هر حال موسیقی پدیده‌ای پیچیده است. تن‌های متعدد، زمینه‌ها، ملودی‌های متداخل و اصوات رقیب درون تقریباً هر آهنگی (یا حتی در صحبت‌های هر کسی که در یک خیابان شلوغ حرف می‌زند) به قدری زیاد و طاقت فرسا هستند که بدون توانایی مغز ما در تمرکز بر بعضی صداها و نادیده گرفتن بقیه، همه چیز مثل یک سروصدای خشن و ناهنجار به نظر می‌رسید.

مغز ما مشتاق است در موسیقی آشنایی را جستجو کند، زیرا آشنایی است که باعث می‌شود ما بتوانیم بشنویم بدون این که با هر صدایی حواسمان پرت شود. درست همان‌طور که دانشمندان‌ام آی تی کشف کردند که عادت‌های رفتاری، ما را از غرق شدن در تصمیمات تمام نشدنی حفظ می‌کنند و در صورت نبودن عادت‌ها، مجبور بودیم هر روز درگیر اتخاذ آن تصمیم‌ها باشیم. عادت‌های شنیدن وجود دارند چون بدون آن‌ها غیرممکن بود که ما بتوانیم تصمیم بگیریم در جریان یک بازی فوتبال، بر صدای بچه‌مان، یا سوت مربی یا سر و صدای خیابان شلوغ متمرکز شویم. عادت‌های شنیدن به ما امکان می‌دهند که به صورت ناخودآگاه صداهای مهم را از آن‌هایی که می‌توانند نادیده گرفته شوند، جدا کنیم.