کتاب تولستوی و مبل بنفش | داستان زندگی یک کتابخوان

کتاب تولستوی و مبل بنفش نوشته نینا سنکویچ داستان رویارویی انسان با غم از دست و پناه بردن به مطالعه به‌عنوان سبکی از زندگی و سبکی از رواندرمانی است. در این کتاب ما با داستان زندگی نینا مواجه هستیم، در روزهایی که خاطرات پیش و پس از مرگ خواهرش آن ماری می‌نویسد.

بخش اول کتاب حاوی روزهای غم‌انگیز پیش از درگذشت و روزهای نخستین پس از درگذشت خواهرش است. در این بخش می‌خوانیم: «این اولین موضوع وحشتناک در از دست دادن آن مارى بود: او خودش را از دست داده بود. او زندگى و شگفتى‌هایش، امکانات بى حد و حسابش را از دست داده بود.»

کم کم جرقه‌ای در ذهن نینا فضای ذهن او را روشن می‌کند. آن ماری به مطالعه علاقه داشت. پس نینا تصمیم می‌گیرد این علاقه مشترک را دنبال کند. او با خودش عهد می‌کند به مدت یک سال هر روز یک کتاب بخواند و نقدی بر آن کتاب را در سایتی منتشر کند. در این بخش می‌خوانیم: «من در تمام زندگى‌ام از کتاب‌ها براى آگاهى، براى کمک به رهایى از پریشانى و براى گریز استفاده کرده‌ام.»

نینا در این راه با مشکلات فراوانی روبه‌رو می‌شود زیرا در کنار کتابخوانی باید زندگی کرد و چه بسیار مسائلی که انسان را از کتابخوانی دور می‌کنند. او در این باره می‌نویسد: «اگر تلفن زنگ مى‌زند، به آن جواب مى‌دادم. کسى که زنگ زده بود مى‌پرسید؛ «سرت شلوغ است؟» «بله، مشغول کار هستم.» نشسته روى مبل، گربه‌ها کنارم، داشتم یک کتاب خیلى خوب مى‌خواندم.» برای آشنایی بیشتر با داستان زندگی نینا و نتایج کارهای او پیشنهاد می‌کنیم این کتاب زیبا را مطالعه کنید.