فروغ‌ فرخزاد شاعر معاصر ایرانی است که در دی ماه 1313 متولد شد و در بهمن 1345 بر اثر تصادف اتومبیل درگذشت. وی پنج دفتر شعر منتشر کرد که از نمونه‌های قابل توجه شعر معاصر فارسی هستند. فروغ فرخزاد کار خود را با اشعار قالب نیمایی با مجموعه هایی همچون اسیر، دیوار و عصیان شروع کرد. آشنایی فروغ با ابراهیم گلستان نویسنده و فیلمساز بزرگ ایرانی و همکاری با او، باعث شد تا تحول فکری و ادبی شگرفی در او به وجود آید. وی در بازگشت دوباره به شعر، با انتشار مجموعه تولدی دیگر تحسین گسترده‌ای را برانگیخت، سپس مجموعه ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد را منتشر کرد تا جایگاه خود را در شعر معاصر ایران به عنوان شاعری بزرگ تثبیت نماید. آثار و اشعار فروغ به زبان‌های انگلیسی، ترکی، عربی، چینی، فرانسوی، اسپانیایی، ژاپنی، آلمانی و عبری ترجمه شده‌اند. زندگی نامه فروغ فرخزاد نیز در اشعارش تا حدی منعکس شد.

برخی اشعار فروغ فرخ زاد

تا به کی باید رفت از دیاری به دیاری دیگر نتوانم، نتوانم جستن هر زمان عشقی و یاری دیگر

کاش ما آن دو پرستو بودیم که همه عمر سفر می کردیم از بهاری به بهار دیگر آه ، اکنون دیریست که فرو ریخته در من ، گوئی تیره آواری از ابر گران

چو می آمیزم ، با بوسهء تو روی لب هایم ، می پندارم می سپارد جان عطری گذران آنچنان آلوده ست عشق غمناکم با بیم زوال که همه زندگیم می لرزد

چون ترا می نگرم مثل اینست که از پنجره ای تکدرختم را، سرشار از برگ در تب زرد خزان می نگرم مثل اینست که تصویری را

روی جریان های مغشوش آب روان می نگرم شب و روز شب و روز شب و روز بگذار که فراموش کنم

تو چه هستی ، جز یک لحظه، یک لحظه که چشمان مرا می گشاید در برهوت آگاهی ؟ بگذار که فراموش کنم